امیرعباس پیام فیلمنامهنویس سریال «آنام» در گفتوگو با خبرگزاری «حوزه»، درباره موضوعات مطرح شده در این سریال اظهار کرد: شاید قصه آنام در ظاهر یک اتفاق تکراری به نظر آید که بارها بیان تکرار شده، اما اگر اینگونه بود مطمئناً این سریال نمیتوانست تا به این اندازه در جذب مخاطب موفق باشد. این نکته نیز ادعای من نیست بلکه آماری که سیما ارائه داده و نشان میدهد بیشتر تماشاگران از این سریال راضی هستند.
وی افزود: آنام قصه مادری است که فرزند خود را پس سالها پیدا میکند، اما این تنها ظاهر قصه است، چون در بطن سریال داستانکهای مختلفی روایت میشود که شاید تا به امروز آن را نشینده باشیم. این سریال به دلیل حمایت مالی وزارت بهداشت از پیامهای آموزشی در این حوزه سود برده است تا به خانوادههای جوان درباره باروری اطلاع رسانی لازم را دهد.
این فیلمنامهنویس ادامه داد: موضوع دیگر به پیام رسانی دینی این سریال مربوط میشود و در آنام بارها ما شاهد توصیههای دینی و اسلامی در سریال هستیم، اما این پیام رسانیها خارج از قصه نیست، بلکه در خدمت قصه است برای همین هم شکل شعار و سفارش به خود نمیگیرد. در همین رابطه مثالی بیان میکنم. یکی از پیامهای اصلی آنام احترام به والدین است، حتی اگر در ظاهر والدین گناهکار باشند، این پیام، بارها در احادیث مورد تاکید قرار گرفته، ولی آنام در قالب قصهای درام، پیام را به بیننده منتقل میکند.
وی در بخش دیگری از سخنان خود تصریح کرد: در آنام من درباره قومی(آذربایجان) نوشتم که خود نیز اهل آنجا هستم؛ در آنام بخش مهمی از قصه در آذربایجان میگذرد، برای همین نیاز بود تا فرهنگ آن منطقه به درستی در سریال روایت شود. خوشبختانه من با فرهنگ آن منطقه کاملا آشنا بودم به همین واسطه از هر گونه اتفاق ناخوشایندی در کار پرهیز شد. این اتفاق زمانی اهمیت دو چندان پیدا میکند که بدانیم برخی از آثار به دلیل آشنا نبودن نویسنده با فضا جغرافیایی که قصه در آن روایت شد مورد اعتراض مردم آن منطقه مواجه شده است.
این فیلمنامهنویس در بخش دیگری از سخنان خود تاکید کرد: من در فیلمنامهنویسی بیش از هر نکتهای به روی این امر تاکید دارم که سریال بتواند به دغدغههای مردم توجه کنم؛ در حقیقت در سریالها باید مردم مشکلاتشان را ببیند، والا فکر میکنند صرفاً قصهای روایت میشود، پس با آن ارتباط برقرار نمیکنند، اما اگر مردم ببینند که قصه مورد نظر درد دل آنها را بیان میکند، آن را پذیرفته و از آن تاثیر میگیرند.
این نویسنده با تاکید بر اینکه نشان دادن مناسک در سریالهای تلویزیونی به معنای دینی کردن آن اثر نیست، اظهار کرد: برخی مواقع شاهدیم که در آثار نمایشی بدون دلیل از مناسک مذهبی سود برده میشود؛ بدون اینکه قصه نیاز به چنین صحنهای داشته باشد. این توضیح را دادم تا نقدی به کارهای سفارشی در این حوزه داشته باشم؛ فیلم یا سریال دینی زمانی کارکرد خواهد داشت که با باور قلبی ساخته شده بدون اینکه در آن نفع مالی مد نظر باشد.
وی در پاسخ به این سوال که در سریالهای مناسبتی نگرش به موضوعات دینی چگونه است؟ گفت: سریالهایی که برای ماه رمضان یا محرم ساخته میشود، عموماً به موضوعات دینی و مذهبی توجهی جدی و مستقیم دارند، اما این قبیل تولیدات عموماً به دو گونه ساخته میشود. ابتدا کارهایی که با تماشاگر ارتباط خوبی برقرار میکند و دوم کارهایی که به هیچ وجه دیده نمیشود؛ این دو حالت نیز تنها نشئت گرفته از همان مطلبی میشود که در توضیحات فوق به آن اشاره کردم.
این فیلمنامهنویس در بخش دیگری از سخنان خود تصریح کرد: متاسفانه در حوزه فیلمنامهنویسی عموماً توجه لازم به این عرصه انجام نمیشود؛ برای همین کم درآمدترین قسمت در امر تولید معمولاً بخش فیلمنامه است. این نکته را به این دلیل که خود نویسنده هستم نمیگویم، بلکه باور من این است تا نویسنده دارای آرامش خیال نباشد، نمیتواند خالق کارهای خوبی باشد.
پیام در انتهای سخنانش تاکید کرد: من به عنوان یک فیلمنامهنویس برایم چندان فرقی نمیکند که در کدام ژانر کار کنم، بلکه آنچه اهمیت دارد، پیامی است که در قصه قرار است روایت شود؛ در ضمن ظرفیت قصه برای بیان ارزشهای اخلاقی، فاکتور مهمی دیگری است که مرا برای نگارش یک کار سینمایی یا تلویزیونی تشویق میکند؛ در خاتمه باید این نکته را به طور ویژه اعلام کنم که ما هر قصهای که میخواهیم روایت کنیم، باید یک ویژگی جدی و مهم داشته باشد، آنهم داشته امید در بطن فیلمنامه است.